سوگند اثیری

 

به استقامتِ کلامِ مقدست سوگند

که رهائی را       -  مــــن - 

کشیده ام به بند

 

به شعله هایِ شرر بارِ آستانِ چشمانت

چراغ نیم سوز جوانی را

چه منور ! افروخته ام...

گذاشته ام .....گذشته ام

 و نگشته ام مغلوب      -  مــــن -

بَر بهتِ لحظه های شده بر بادِ هم آغوشی با هُرمِ تنت

چه ندیده ای که خود

رها کرده ام رها

در اوج کامجوئی های شبانه ام

به دامان سرخها.... در آغوش یاسها........

 

به سوزانیِ سَریرِ سینه ات سوگند

سُرورِ غمزده ی سُرمه سارِ چشمانم

تن باخته

 به سیلِ سیّال نگاه سیهت

غرقه ام غرق....

به  گرداب چشمان تو

 اما

ایستاده ام.  همین جا

در محضرِ سبزِ محض دستانت

ای رنگ به رنگ !

در برم گیر و

بر اضطراب لبان لرزانت

فرو گذار

 التهابی را

 که تمنای انگشتان ناتوان منست

ایستاده ام همین جا

و می خورم سوگند

به استقامت کلام مقدست

به نرمین صدایت

که کشیده ام به بند  -  مــــن - 

رهائی را

 

                  صدای همهمه ی اثیری ام را نمی شنوی؟

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات 31 + ارسال نظر
پارسا ---- پرومته دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1382 ساعت 02:13 ب.ظ http://prometeous.persianblog.com

آتش عشق را ارزانیشان خواهم کرد .. و اینک بغضی سمج گلویم را خواهد فشرد ...! و خواهم گریست .. خواهم گریست برای تو که دستان کوچک را دیگر در دستانم نمیتوانم لمس کنم ... ! دیگر مرا سفر به کجا خواهد برد ..! به شهری که دیگر جز تلی از خاک و غباری مه آلود فرا گرفته است ..! و دیگر تو در آنجا نخواهی بود ... ! دیگر چه آرزویی میتوانم برایت داشته باشم ..! دیگر چه بگویم .. ! عجب بغضی گلویم را خواهد فشرد ... :(

درویش دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1382 ساعت 02:15 ب.ظ http://osyangar.persianblog.com

سلام. مجبور شدم روزه ام رو بشکنم. به روز کردم.

مسیح دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1382 ساعت 04:35 ب.ظ

چراغ نیم‌خفته‌ات، شعله افروز خورشید باد...

... دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1382 ساعت 07:50 ب.ظ http://stray.persianblog.com

تودرنگه چشمان سیه اش غرق ومن در زیبایی کلام تو

ًReflectioN دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:23 ب.ظ http://daffodil.persianblog.com

نهایت عشقی ست این؟
آن وعده ی دیدار در فراسوی پیکرهاست؟

رامین دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1382 ساعت 11:38 ب.ظ http://khakestaroalmas.persianblog.com

رهائی را ، من کشیده ام به بند....منم یه زمانی معتقد بودم که باید آزادی و آزادیخواهی رو به زور به خورد این ملت داد ( چه تفاهمی )

حامد سه‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1382 ساعت 01:25 ق.ظ http://naslesabz.persianblog.com

سلام.
من را که می بینی ....از پشت این کد های ۰و۱ که معلوم نیست دارند چه کار ها که نمی کنند.
از این دنیای بزرگ ولی بی معنی شان.
می دانی مانا من فکر می کنم ما به آنها زندگی می دهیم.
و البته خود با آنها زندگی می کنیم.
فکر کرده ای که بزرگی مثل انسان اسیر این کد های بی معنی شود.
من فکر می کنم دیگر دارم همین طوری می شوم.
یا آری می گویم یا نه.........
گویی دارم می روم که نسبت به زندگی بی تفاوت شوم . مثل همان ۰و۱ های وقتی که خاموش است این لعنتی.
راستی حالت چطور است.
بهتر شده ای که.....ببخش که دیر دیر می ایم.
بای

محسن سه‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1382 ساعت 08:43 ق.ظ http://1golesorkh.persianblog.com

خسته شدم دیگه .

روشنک سه‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1382 ساعت 01:46 ب.ظ http://omagash.persianblog.com

سلام دیروز سوگند اثیری ات را بارها مرور کردم ولی دستم به نوشتن نرفت دوباره امروز خواندمش و باز لذت بردم بسیار زیبا نوشتی ناگفته نماند مطلب ۳۰ آذرت هم حسابی به دلم نشست نمی دانم چرا نوشته ۳۰ آذرت مرا به یاد فروغ انداخت

رضا سه‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1382 ساعت 10:13 ب.ظ http://www.marzban.persianblog.com

سلام ....خوبی خانمی؟.....اگرچه به بند کشیدی رهایی را ولی چگونه رهایی خواهی یافت از این بند؟.......ما همه در بند و آنها همه به هلهله! ..........تو گویی از حال ما خبر دارند؟......اگر داشتند به تیشهء غمزه ،دل خورد نمیکردند........دلت بی غم باشه به صد سال

شقایق سه‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1382 ساعت 10:54 ب.ظ

دلگیرم از تو ... رد پایت را نیافتم در خانه غمهایم ... نیامدی به تسلیت ... مانا ... کجایی تو دلبندم؟ ...

طرقه چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1382 ساعت 12:53 ق.ظ http://shameghariban.persianblog.com

پیشرفتت توی نوشته هات خیلی ملموسه!

تنها تر از سکوت چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1382 ساعت 02:36 ق.ظ http://tanhatarazsokout.persianblog.com

سلام؛ چه وبلاگ اسرار آمیزی و چه نوشته های مرموزی. زیباست. چه شعر های دلنشینی ولی باز هم اسرار آمیز. نمی دونم پشت این نوشته ها کیست؟ یک عاشق؟ یک طغیانگر؟ هر چه هست از دیدن وبلاگت خوشحال شدم. به من هم سر بزن

دی داد چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1382 ساعت 02:50 ق.ظ http://daydad.blogspot.com

:)

امین چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1382 ساعت 08:34 ب.ظ http://sangeghabr.persianblog.com

سلام کجایی بی معرفت ؟ ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰تا میل بهت زدم

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:04 ب.ظ

راستی لینکت را درست کدرم

رضا پنج‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1382 ساعت 01:08 ق.ظ http://reza34mans.persianblog.com

سلام خیلی عمیق بود و بنوعی مرا بیاد نوشته های شکسپیر انداخت ...... سخنان هملت ...... لذت بردم خیلی ... ارادتنمد ......شاد باشی .

نیوشا چهارشنبه 17 دی‌ماه سال 1382 ساعت 03:16 ب.ظ http://nejatmanam.persianblog.com

سلام ...خواستم از شما دعوت کنم که به من هم سری بزنید و اگر نظرتون را هم بنویسید خوشحال میشوم ...همیشه شاد و ازاد و سربلند باشید

پارسا ---- پرومته چهارشنبه 17 دی‌ماه سال 1382 ساعت 04:13 ب.ظ http://prometeous.persianblog.com


رفتی ... رفت ... رفتند ... من مانده ام ... و این حکایت دل من است... در سفرم .. بر گرده باد ....و میتوان چون آب در گودال خود خشکید ... اما ........!
و اینک دگر بار برای تو مینویسم تا که بخوانی یا نخوانی ... از تو مینویسم .. تا به کلمات بدهکار نباشم ...
به هوای تو مینویسم تا آسمان همیشه ببارد و ببارد .. که دیگر یادم باشد برایت ننویسم ... زیرا که مدتهاست از یاد برد ه ای .. که روزی مینوشتم ...و میخواندی ... یادم باشد که دیگر هیچ ننویسم ... اما تو همیشه ( مهر ورز و شاد زی..)

ابی چهارشنبه 17 دی‌ماه سال 1382 ساعت 05:32 ب.ظ http://3line.blogspot.com

من هی میام اینجا .. یا بلاگ اسکای خرابه یا کامنت دونیش ..

نی آوا چهارشنبه 17 دی‌ماه سال 1382 ساعت 06:10 ب.ظ http://neyava.persianblog.com

به سیلِ سیّال نگاه سیهت

غرقه ام غرق....

به گرداب چشمان تو

اما

ایستاده ام. همین جا

سلام مانای عزیز. چقد رخوشحالم که بالاخره تونستم بلاگت ور ببینم و این شعر فو ق العاده رو بخونم... شعری که زائیده احساس پاک و بی غل و غش است... آیا کسی ما را درخواهد یافت...آیا کسی صدای ما را خواهد شنید... به ما سر بزن..

رامتین چهارشنبه 17 دی‌ماه سال 1382 ساعت 07:28 ب.ظ

سلام ممنون که بهم سر زدی من خوبم . تو خوبی؟ تبریک میگم مثل اینکه بالاخره اشکال بلاگ اسکای رفع شد

ریحانه ( اهالی سرمه) چهارشنبه 17 دی‌ماه سال 1382 ساعت 07:34 ب.ظ http://sormagh.persianblog.com

سلام مانای عزیزم....
دلم برات تنگ شده بود؛ ممنون که بهم سر زدی و به یادم بودی!
باز هم پیشم بیا؛ منتظرتم؛
قربانت... ریحان

گل غم چهارشنبه 17 دی‌ماه سال 1382 ساعت 10:46 ب.ظ http://golegham.persianblog.com

سلام مانای خوب ..
من نبودم چند وقتی..مسافرت بودم..میدونی که نوشته هات خیلی قشنگتر شده؟ چیکار کردی؟عاشق شدی؟

آقا طییب. جمعه 10 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 02:53 ق.ظ http://barooni.persianblog.com

سلام.

ابی جمعه 10 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 02:05 ب.ظ http://3line.blogspot.com

سلام :(

merikhi جمعه 10 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 07:55 ب.ظ

سلام
بالاخره باز شد این صفحه تو ....انگار وهم و خیالیه که هی می‌آد و می ره
پس تا باز نرفته خیالی
تا باز نبسته بندی....

پانیا جمعه 10 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:00 ب.ظ http://pania.persianblog.com

شعر خیلی زیبایی بود// رهایی را به بند کشیده ام...// موافقم//..اگر پیامی با نام pania و مضمون (بلاگ خوبی دارین)برای شما آمد من فرسنتده اون نیستم کسی است که می خواد سر به سر من بذاره//..

ساموئیل شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 02:55 ق.ظ http://isamasih.persianblog.com

خسته ام از این همه ناباوری--- قصه ای کو تا که امیدی دهد--- یا که دستی تا کمک باشد مرا---- یا بهاری که مرا سبزی دهد----خسته ام زین ناله های بی صدا---- کو صدایی تا مرا نجوایی کند----- با طلوعش بزم خواموش مرا ----- غرق در سودا و در بلوا کند---- کو پیامی تا رساند زو خبر---- کو امیدی تا بدو خوشدل شوم---- کو دل دریاییش تا بعد از این -----نزد او آرامش ساحل شوم---- با هزاران حیله از چنگ رقیب---- می گریزم تا مگر بینم تو را----- نو گل سرخی و در باغ بلور---- دست می آرم مگر چینم تو را----- لیک خود میدانم این امید من------ بی ریا باشم کمی بی حاصل است----چون در این دنیای وانفسای درد---- عشق و امید و محبت باطل است..... دوستان خوشحال میشم سری به وبلاگ من بزنید و در باره ی مطلب جدیدم نظر بدید.

شقایق شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 12:36 ب.ظ http://shaghayegh.persianblog.com

سلام. در خانه تنهاییهایت را دوباره باز دیدم ... امدم به سلامی و درودی دوباره ... بدرود تا دیداری دیگر ... میخواستم ببینمت اما نیامدی ... چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

داروک شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 11:27 ب.ظ http://tekrar.persianblog.com

سلام عزیز . دیگه اینقدر بارون همه جا زد که همه از داروک ها دلگیرند . سوگند مقدست زیبا بود و تازه .موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد