اول روز

 

 

دیدگان را به بوسه فرشتگان
که می گشائی هر صبح
تیغ مژگان بلندت

مباد که زخم کنند

لبان پر هوسشان

که خاصیت تو گهگاه

اینست

ای

نرمین تر از شکوفه ی سیب و

شیرین تر از عسل

 
 ************************

اولین عاشقانه



تب

در تنهائی با تو

چه گرم است

 

و با تو

در تنهائی

چه رویاست.....




 

 

 

محال ۲



می رسد روزی فرا
هجوم شعرهای من
غرقه ات می کنند
ای
اکسیژن حیات

*********************************************

دَمِ تب

نشسته ام
در سوگ سکوت و تنهائی
در گریه ی شمع
می پیماید
تن نیم سوخته ام تب
می رقصم
پروانه وار
بر آتش گداخته ی شور چشم تو
می پیچد اما بدنم گاه
بسان افعی بلعیده طعمه
که هضمش کند
ــ دریغ
پیجشهای تب در من
عاقبت در تو مرا
هضم خواهند کرد
.........

***********************************************

نیستان

نیستانم
تا پایان عمر
بی تو خاموش این نیستان
با تو پُر تب....پُر لهیب
با تو اما من غریب 
با من اما بس قریب
آتشم تو و نیستان تو من
اشک گرمم هم نمی گرداندت خاموش
آه سردم بس...دریغ
کرده ام پر ز شراره ....
کرده ام  مدهوش
ای آتش

 .....