برای مریم نوگلی که پرپر شد.

به چشمام می گم که باز بباره

تو سینه دلم آروم نداره

به قلبم داره آتیش می باره

شب و روز برام فرقی نداره

من و تو

دو سر گشته دو عاشق

من و تو

مثه ماه و ستاره

حالا من باید تنها بشینم

تا شاید تو رو تو خواب ببینم

به چشمام می گم که باز بباره

دل من واست چه بی قراره

تو رفتی دل منو شکستی

تو رویا دیگه با من نشستی

تو بودی برام مثه ستاره

وجودم بی تو فایده نداره

شده این تمام آرزویم

که شاید ببینمت دوباره

..........................................................................................................................

این همان ترانه ایست که محمد می خواهد و می نوازد با گیتارش ..آنقدر که یکهو می بینی سیمهای سازش خون میگریند و انگشتان محمد هم.....
این همان ترانه ایست که تو را از خود بیخود می کند
با صدای ساز محمد
میروی
به هرکجا که او بخواهد............